در ورزش، شغل مربی کمک کردن به بازیکنان برای توسعه نقاط قوت و برطرف کردن نقاط ضعفشان است. شغل مدیر و سرپرست فروش شباهتهای زیادی به یک مربی ورزشی دارد. اگر نمایندگان فروش بهخوبی از جانب مدیر و سرپرستشان آموزش دیده باشند، هیچوقت بازنده زمین مسابقه فروش را ترک نمیکنند چون مربیان آنها بهخوبی برای بازی آمادهشان کردهاند.
موسسه آینده (IFTF) یک گروه استراتژیک تحقیقاتی مستقل و غیرانتفاعی است که بالغ بر 40 سال در زمینه پیشبینی آینده، بررسی ترفندها و ارائه راهکارهای اثربخش تجربه دارد. شناسایی ترفندهای در حال ظهور و محرکهای تحولساز در جامعه جهانی و بازار جهانی در زمره فعالیتهای این گروه قرار دارد. این گروه در مطالعه اخیر خود با همراهی دانشگاه فونیکس به بررسی و تحقیق پیرامون مهارتهای مورد نیاز نیروی انسانی در سال 2020 پرداخته است.
كاسپارف در فوريه 1996 در فيلادلفياي آمريكا مقابل كامپيوتر Deep Blue شركت IBM قرار گرفت. كامپيوتر حريف او قادر بود 50 ميليارد حركت مختلف را در سه دقيقه تحليل و بررسي كند. كاسپارف در اين مسابقه شكست خورد، اما وعده داد كه در بازيهاي بعدي "قطعا كامپيوتر را له خواهد كرد". وي در بازيهاي بعدي به وعده خود عمل كرد و موفق شد سه پيروزي و دو تساوي كسب كند. اما ابررایانههای امروزی قادرند رقبای بزرگ انسانی خود را نیز از سد راه بردارند. در واقع اتصال جهانی، ماشینهای هوشمند و رسانههای جدید تنها گوشهای از عوامل دگرگونساز تفکر حاکم بر اکوسیستم کار هستند. این عوامل موجب شدهاند تا نیاز به تجهیز نیروی انسانی به مهارتهای تازه بیش از پیش عیان شود:
1) توانایی درک معانی
به معنای قدرت تشخیص و درک عمقی مفاهیم و یا اهمیت موضوعاتی که بیان میشود. با سلطه یافتن ماشینهای هوشمند در عرصههای مختلف زندگی همچنان نیاز به مهارتهایی که ماشینها در آن ناتوان و یا دچار ضعف هستند احساس میشود. مهارتهای درک معنی به ما کمک میکنند تا بینشی عمیق در راستای اخذ تصمیمات سنجیده پیدا کنیم.
2) هوش اجتماعی
هوشمندی اجتماعی به معنای توانایی برقراری ارتباط موثر با دیگران به شیوه مستقیم و عمیق است که به منظورایجاد واکنشهای مناسب و ایجاد تعامل مطلوب با آنها صورت میپذیرد.
واقعیت آن است که مهارتهای اجتماعی و عاطفی ربوتها و ماشینهای هوشمند کنونی بسیار محدود است. احساس کردن همچون توانایی درک معنا قابلیتی بسیار پیچیده است که ماشینها دست کم تا به امروز نتوانستهاند به این توانایی دست یابند. نیروهای انسانی هوشمند از لحاظ اجتماعی قادرند به سرعت هیجانات و احاساسات اطرافیان خود را ارزیابی و واژگان و لحن و رفتار خود را متناسب با آن درآورند.
3) شایستگی میانفرهنگی
به معنای قابلیت عملکرد موثر در میان محیطها و اکوسیستمهای فرهنگی مختلف است. در جهان متصل امروز نیروهای انسانی باید بتوانند در محیطهای فرهنگی مختلف و متنوع عملکردی بهینه و سازنده داشته باشند.
4) تفکر نوین و انطباقی
تخصص در تفکر و یافتن راهحلها و پاسخهای بدیع، نوآورانه و خارج از چارچوبهای معمول و قاعدههای ثابت برای مسائل گوناگون، نشان از قدرت بالای فرد در تفکر انطباقی است. انطباقپذیری مبتنی بر موقعیت و شرایط موجود این امکان را فراهم میکند تا فرد قادر باشد در مقابل شرایط غیرمنتظره و منحصربهفرد واکنشی درخور و بهره ور داشته باشد.
5) تفکر محاسبهای
توانایی تبدیل، تفسیر و استخراج معنا از حجم بزرگی از دادهها و تبدیل آن به مفاهیم انتزاعی و قابلیت درک استدلال داده محور. با افزایش چشمگیر دادههای در اختیار، استخراج مفهوم کارآمد و بهرهور از این حجم عظیم از داده نیازمند وجود مهارتهای تفکر محاسبهگر و توانایی تحلیل آماری است.
6) چند رشتهای بودن
سواد و توانایی درک مفاهیم چندین رشته مختلف. بسیاری از مسائل جهانی امروز پیچیدهتر از آن هستند که به کمک فقط یک رشته تخصصی حل و فصل شوند. همین امر موجب ایجاد و توسعه علومی از قبیل اقتصاد رفتاری و نورومارکتینگ شده است.
7) تفکر طراحی
تفکر طراحی عبارت است از توانایی طراحی فرآیندها و اقداماتی در راستای رسیدن به هدفی خاص.
8) سواد رسانههای نوین
به معنای توانایی ارزیابی منتقدانه و همچنین قابلیت توسعه و ایجاد محتوایی است که بر بستر رسانههای نوین تولید میشود و همچنین توان تولید محتوای مناسب و متقاعدکننده برای این قبیل رسانهها است. کارکنان نسل آینده باید در رسانههای تصویری و به ویژه ویدیویی و واقعیت مجازی تبحر یافته و قادر باشند محتوای آن را تحلیل و یا خود نسبت به ایجاد آن اقدام کنند.
9) مدیریت بار فکری
توانایی تفکیک، فیلتراسیون و اولویتبندی اطلاعات در راستای حداکثرسازی کارکرد شناختی مغز با استفاده از انواع ابزار و فناوریها، مدیریت بار فکری تعبیر میشود.
10) تعامل مجازی
توانایی کار بهرهورانه و همراه با شور و شوق در یک تیم مجازی و همچنین قابلیت نشان دادن حضور به عنوان عضوی اثربخش از آن تیم.
فناوریهای ارتباطی و اتصالی امکان کار کردن، اشتراک ایدهها و بهرهوری بیشتر را با وجود جدایی فیزیکی تسهیل کردهاند. اما محیط مجازی کار مستلزم وجود مجموعهای جدید از توانمندیها است. افراد باید بتوانند استراتژیهایی را ایجاد و بهکار گیرند که سهم مشارکت اعضا را افزایش و میزان پراکنش اعضای تیم را کاهش دهد. وام گرفتن از فناوریهای برگرفته از صنعت بازیسازی این امر را بیش از پیش محقق خواهد کرد.