معیارهای تشکیل زندگی موفق

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

 

 

اگرچه بسیاری از جوانان می گویند که قصد ازدواج ندارند اما واقعیت چیز دیگری است. اکثر دختران و پسران تمایل به ازدواج و زندگی مشترک را دارند ولی چیزی که باعث می شود آنها از این موضوع سر باز زنند، افزایش آمار طلاق و ترسیدن از انتخاب نادرست و شکست در ازدواج است. 

 

به نظر می رسد در شرایط کنونی با توجه به بالا رفتن سطح اطلاعات و آگاهی های جوانان و حساسیت های ذهنی متعدد نسبت به ازدواج، می بایست شاهد افزایش پیوندهای زناشویی موفق باشیم ولی متأسفانه این توسعه یافتگی و افزایش سطح اطلاعاتی در کنار بهره گیری از تکنولوژی پیشرفته، افت ها و آسیب های بیشتری را به سطح زندگی افراد وارد کرده اند و نگاه افراد را نسبت به همه وقایع دچار تغییر کرده اند. از انجا که این بحث فرصتی طولانی می طلبد لازم است در نوشتاری دیگر به تفصیل به آن پرداخته شود. در ادامه برای تکمیل این مبحث بهتر است به این موضوع اشاره شود که شروط داشتن یک خانواده سالم و موفق چیست؟

 

برای پاسخ به این سؤال 3 معیار ساده را مطرح می کنیم:

1- انتخاب مناسب همسر

2- آموزش مداوم

3- مشورت گرفتن هنگام ضرورت

 

از میان این سه، انتخاب مناسب  قطعاً از همه مهمتر است. برای همسرگزینی درست و هوشمندانه باید 2 دسته معیار را در نظر گرفت و به دقت آنها را سنجید.

 

1- معیارهای هماهنگی که شامل ظاهر جسمانی، سن، سطح تحصیلات، وضعیت مالی و اقتصادی می شوند. 

2- ملاک های سلامت که درونی تر و پنهان ترند، عبارتند از: سلامت جسم و روح، شغل سالم و ثابت، خانواده سالم و… .

رابطه معیارهای دسته اول و دوم مانند حیاط و منزل بیرونی و منزل درونی در ساختمان های مسکونی قدیم است.

 

باید به طور دقیق همه ملاک ها و راه های تشخیص آنها را بشناسید و بعد از بررسی معیارهای دسته اول حرکت خود را از حیاط بیرونی به درونی و از لایه سطحی به لایه جهت دار ادامه دهید.

 

بسیاری از جوانان نخست با برخوردهای سطحی و احساسی تحت تأثیر جاذبه های ظاهری فرد مقابل قرار گرفته و بدون اندیشیدن به سایر ملاک های هماهنگی و فکر نکردن درباره ملاک های عمقی و درونی، برای ازدواج با او برنامه ریزی می کنند. اما بعد از شروع آشنایی ها، تازه به یاد می آورند که هماهنگی مالی، اقتصادی، تناسب فرهنگی، خانوادگی و… ندارند.

 

در واقع ممکن است مثال شما شبیه کسی باشد که در مرکز خرید کالایی مرغوب و گرانقیمت را می بیند  و بدون در نظر داشتن موجودی جیب خود، تقاضای خرید کرده و پس از آنکه  فروشنده موافقت می کند، یادش می آید که پول آن کالای ارزنده را ندارد! بنابراین می بینید که انتخاب صرفاً به خوش آمدن بستگی ندارد و باید قبل از آن که وارد فاز عاشقی شوید به اندازه کافی طرف مقابل تان را از هر نظر بررسی کنید. «اول اندیشه وانگهی گفتار».

 

مرحله بعدی که می تواند مشخص کننده موفقیت شما در ازدواج باشد، آموزش مداوم است. یعنی شما و همسر آینده تان مرتباً در حال بررسی رابطه خود باشید و سعی کنید خودتان، شخصیت و مهارت های فردی و اهداف و برنامه های مشترک زندگی تان را به روز کنید و مهم تر از آن هر دو در یک مسیر قدم بردارید. حدس زدن این که در آینده شما و همسرتان در یک فاز خواهید بود یا نه کار سختی نیست. باید بسنجید که علایق شما، اهداف زندگی تان، روحیات تان و چشم اندازی که در زندگی دارید تا چه اندازه به یکدیگر نزدیک است. هر قدر این نزدیکی بیشتر باشد شانس موفقیت ازدواج تان بیشتر خواهد شد و نکته مهم این است که برای دستیابی به این امر باید تلاش کرد.

 

در سومین قدم شما باید قبل و در طول زندگی مشترک ضرورت مشاوره را درک کرده و هر جا لازم شد و حس کردید گره ای که در زندگی تان افتاده با دست باز نمی شود، از مشاوره افراد با تجربه، آگاه و دلسوز بهره بگیرید. با رعایت این سه شرط می توانید امیدوار باشید به آرامش و خوشبختی نسبی در زندگی مشترک دست یابید.

 

در ازدواج آنچه مهم است اینکه یک خانم و یک آقا برای انتخاب خود لازم است معیارهای خویش را جمع بندی کرده و آنها در کفه ترازو قرار دهند و به طور عمیق به این موضوع دقت کنند که چه مواردی موجب می شود تا با شریک زندگی خویش بیشتر هماهنگ باشند یا به اصطلاح فردی را انتخاب کنند که سایز روحی اش با او همسان باشد.

 

وقتی طرفین به انتخابی اینگونه تن بدهند می توانند به تشکیل یک خانواده منسجم و شاد امیدوار باشند.

 

وقتی انتخاب همسر برای یک فرد هدفمند باشد این احتمال که هماهنگی بیشتری با همسرش داشته باشد بیشتر می شود و این امر در توانایی طرفین برای حل مشکلات در طول زندگی بسیار راه گشاست.

 

امید می رود که بازبینی جدی و شایسته ای نسبت به امر گزینش همسر در میان جوانان به وجود آید تا کمتر شاهد افزایش آمار طلاق باشیم.