زماني ميگوييم که کسي مبتلا به اختلال وسواس فکري- عملي است که يا افکار وسواسي (عقايد، تصورات يا تکانههاي ناخوشايند و پريشانکنندهاي هستند که به طور مکرر برخلاف ميل شما وارد ذهنتان ميشوند.
روان شناسان باليني با بيان اينكه ممکن است در نظرتان نفرتانگيز باشند؛ اما بدانيد بيمعنا هستند و ممکن است با احساس و شخصيت شما تناسبي نداشته باشند، مثلا فردي اين فکر که قالي هنوز هم پس از شستن نجس يا آلوده است؛ و يا اعمال وسواسي رفتارها يا اعمالي هستند که گرچه ممکن است آنها را بي معنا يا افراطي بخوانيد؛ ولي احساس مي کنيد ناچاريد آنها را انجام دهيد.
گاهي اوقات ممکن است به هر زحمتي در برابر انجام آنها مقاوت کنيد يا آنکه ممکن است تا زماني که يک رفتار را به طور کامل انجام ندادهايد، اضطرابتان کمتر نشود مثلا چنديدن بار شستن قالي يا قرينه کردن تمام لوازم منزل يا ميزکار و يا هر دو را داشته باشد.
روانشناسان با بيان اينكه وسواس جنبه ارثي دارد؛ اما به اين معنا نيست که هر والدي که اين اختلال را داشت حتما فرزندانش نيز مبتلا ميشوند، ادامه داد: براي ظهور وسواس علاوه بر استعداد ژنتيکي، استرسهاي مختلف مثل فوت يکي از عزيزان، دوران بلوغ و ... بايد وجود داشته باشد تا اختلال وسواس آشکار شود.
در صورتي که انجام دادن اين رفتارها و اعمال بيشتر از يک ساعت از زمان شما را ميگيرد و باعث مختل شدن روند زندگي شما ميشود دچار اختلال وسواس فکري و عملي هستيد.
روانشناسان بیان کردند اين رفتارها موجب مي شود تا فرد زمان زيادي را صرف اين رفتارها کند. از طرفي اين افکار و تکانهها اجازه نميدهد تا فرد روي کارش تمرکز داشته باشد و در انجام کار اصلي دچار مشکل مي شود مثلا فرد هنگام خواندن نماز دائما ذهنش درگير اين موضوع است که آيا درست وضو گرفته، رکعت چندم است، آيا واژهها را درست تلفظ کرده يا نه و به اين شکل از اصل نماز دور مي شود.
ایشان در پاسخ به اين پرسش كه راههاي درمان اين اختلال چيست؟ باور دارند: افراد نمي توانند خودشان به تنهايي به اين اختلال غلبه کنند و بايد از متخصص روانشناسي باليني يا روانپزشک کمک بگيرند. درمانهاي موثري براي اين اختلال وجود دارد.
درمان شناختي- رفتاري و درمان دارويي از اصليترين درمانهاي اين اختلال هستند. تلاش افراد براي دور کردن افکار وسواسي از ذهنشان سبب هجوم بيشتر اين افکار ميشوند، به همين دليل افراد بايد اجازه دهند تا اين افکار در ذهنشان وجود داشته باشند و اين افکار را همانند ابرهاي آسمان درنظر بگيرند يعني فقط شاهد و ناظر عبور اين افکار از آسمان ذهنمان باشيم و هيچ تلاشي براي دور کردن اين افکار يا پرت کردن حواسشان به خرج ندهند.
همچنين مواجه شدن با عامل وسواس (مثلا اين فکر وسواسي که در را قفل نکردهام) و جلوگيري از پاسخ (مثلا بازبيني نکردن قفل) منجر به خوگيري ميشود و کمکم اين وسواس شدتش کم خواهد شد؛ اما معمولا افراد مبتلا نميتوانند به تنهايي از پس وسواس بربيايند و نياز به کمک متخصص دارند.